سوزن زن

لغت نامه دهخدا

سوزن زن. [ زَ زَ ] ( نف مرکب ) از مصدر سوزن زدن. رجوع به سوزن زدن شود.

فرهنگ فارسی

از سوزن زدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم