زیر باج

لغت نامه دهخدا

زیرباج. ( معرب ، اِ ) فارسی معرب. ( ثعالبی ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). زیره با. زیربا. مرقه ای است از سرکه و میوه های خشک به زعفران و زیره خوشبوی کرده و شیرینی در وی. آش دوشاب با زیره. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). از اغذیه ملطفه اصحا و مسکن مرة الصفرا و حدت اخلاط و... طریق ترتیب او چنانکه در شفاء الاسقام مذکور است آن است که گوشت را بقدر یک رطل ریزه کنند و اگر مرغ باشد از بندها جدا کرده بادارچین و نخود مقشر و روغن کنجد و آب جوشانیده و نیم رطل سرکه و ربع رطل جلاب با شکر سفید و یک اوقیه بادام محلول در گلاب و یک درم گشنیز خشک و مثل آن عود وسداب و قلیلی زعفران اضافه کنند. ( تحفه حکیم مؤمن ). || دزی در ذیل قوامیس عرب آرد: بفارسی یک بشقاب زیره ولی امروز ( قرن سیزدهم ) غذایی است مرکب از شکر و مغز بادام و سرکه . ( از دزی ج 1 ص 618 ).

فرهنگ فارسی

فارسی معرب زیره با
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال سنجش فال سنجش فال امروز فال امروز فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی