لغت نامه دهخدا
دهو. [ دِ ] ( اِخ ) کوهی است در سراندیب که رهون نیز گویند و آدم چون از بهشت برآمد به آن کوه افتاد. ( ناظم الاطباء ).
دهو. [ دِ ] ( اِخ ) دهی است مرکز دهستان بخش میناب شهرستان بندرعباس. واقع در 15هزارگزی جنوب باختری میناب. سکنه آن 1600 تن. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
دهو. [ دِ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای هشتگانه بخش میناب شهرستان بندرعباس. واقع در جنوب میناب ؛ محدود از شمال به دهستان بهمنی ، از خاور به دهستان حومه ، از جنوب به دهستان سیریک ، از باختر به دریای عمان. در ساحل دریا واقع است و هوای آن گرم و مرطوب است و از رودخانه میناب مشروب می شود. جمعیت آن 13266 تن می باشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ای__ران ج 8 ).