درع پوش

لغت نامه دهخدا

درع پوش.[ دِ ] ( نف مرکب ) درع پوشنده. پوشنده درع. زره پوش. زره دار. || ( ن مف مرکب ) زره پوشیده. پوشیده. بازره. پوشیده به درع. ملبس به درع :
مهش مشکسای و شکر می فروش
دو نرگس کمانکش دو گل درع پوش.اسدی.دو ره پیل سیصد چو دریا بجوش
ز برگستواندار و از درع پوش.اسدی.نشسته جوانمردی اطلس فروش
ز خاکستر پیرزن درع پوش.نظامی.

فرهنگ فارسی

درع پوشنده پوشنده درع زره پوش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال میلادی فال میلادی فال سنجش فال سنجش فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی