خوش کنار

لغت نامه دهخدا

خوش کنار. [ خوَش ْ / خُش ْ ک َ / ک ِ ]( اِ مرکب ) محبوب. معشوق. ( برهان قاطع ) :
من غرق ملک و نعمت سرمست لطف و رحمت
اندر کنار بختم و آن خوش کنار با من.مولوی ( از انجمن آرای ناصری ). || ( ص مرکب ) خوش نشست و برخاست.با کرشمه و ناز و طنازی در خفت و خیز :
مشک جعد و مشک خط و مشک ناف و مشک بوی
خوش سماع و خوش سرود و خوش کنار و خوش زبان.منوچهری.

فرهنگ فارسی

محبوب معشوق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال احساس فال احساس فال ابجد فال ابجد فال تک نیت فال تک نیت