لغت نامه دهخدا
زهری که او چشاند چه جای اخ که بخ بخ
تیغی که او گذارد چه جای اه که خه خه.سنائی.خه خه ای شاهی که از بس بخشش و بخشایشت
خرس در داهی و گرگ اندر شبانی آمده است.سنائی.بخ بخ ای بخت و خه خه ای دلدار
هم وفادار و هم جفا بردار.خاقانی.خه خه آن ماه نو ذی الحجة کز وادی العروس
چون خم تاج عروسان از شبستان دیده اند.خاقانی.