حق دار

لغت نامه دهخدا

حق دار. [ ح َ ] ( نف مرکب ) صاحب حق. محق. مستحق.
- امثال :
حق به حقدار می رسد.

فرهنگ عمید

۱. دارای حق، کسی که حق با اوست.
۲. آن که چیزی را به حق متصرف است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال آرزو فال آرزو فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ