جزا دادن

لغت نامه دهخدا

جزا دادن. [ ج َ دَ ] ( مص مرکب ) پاداش دادن. مزد دادن. اجرت دادن. کیفر و مجازات کردن. دین. ( ترجمان القرآن عادل بن علی ) :
یارب دوام عمر دهش تا بقهر و لطف
بدخواه را جزا دهد و نیکخواه را.سعدی.به روز حشر که فعل بدان و نیکان را
جزا دهند بمکیال نیک و بد پیمای.سعدی.یا دولتا اگر بعنایت نظر کنی
واخجلتا اگر بعقوبت دهی جزا.سعدی.و رجوع به جزا شود.

فرهنگ فارسی

پاداش دادن مزد دادن اجرت دادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال شمع فال شمع فال تک نیت فال تک نیت فال آرزو فال آرزو