تعریف عملیاتی

فرهنگستان زبان و ادب

{operational definition} [روان شناسی] تعریف یک موضوع براساس عملیات قابل مشاهده و قابل اندازه گیری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال میلادی فال میلادی فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال سنجش فال سنجش