بی ضابطه

لغت نامه دهخدا

بی ضابطه. [ ب ِ طَ / طِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + ضابطه ) بی ترتیب. بی قاعده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ضابطه شود.

فرهنگ فارسی

بی ترتیب ٠ بی قاعده ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم