بصیره

لغت نامه دهخدا

بصیره. [ ] ( اِخ ) شهری است [ بناحیت مغرب ] بر کران دریا برابر جبل طارق جایی با نعمت بسیار. ( حدود العالم ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و لغات تاریخیه و جغرافیه ترکی شود.

فرهنگ فارسی

شهریست بر کران دریا برابر جبل طارق ٠ جایی با نعمت بسیار ٠

دانشنامه عمومی

بُصَیره ( به عربی: البصیرة ) یکی از شهرهای شرقی سوریه است که در شهرستان دیرالزور از استان دیرالزور واقع شده است.
این شهر در محل تلاقی رود فرات با خابور قرار دارد.
این شهر در گذشته قرقیسیا نام داشته و تحت سلطهٔ رومیان بوده است.
بصیره ۶٬۱۹۹ نفر جمعیت دارد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی بَصِیرَةٌ: دارای رؤیت قلبی و ادراک باطنی
معنی مَعَاذِیرَهُ: پوشش ها - عذر ها (کلمه معاذیر جمع معذار است ، و معذار به معنای ستر و پوشش است ، و معنای عبارت "بَلِ ﭐلْإِنسَانُ عَلَیٰ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ وَلَوْ أَلْقَیٰ مَعَاذِیرَهُ "این است که انسان خودش را خوب میشناسد ، هر چند که برای نهان کردن نفس خود پردهها بین...
ریشه کلمه:
بصر (۱۴۸ بار)
«بَصِیْرَة» هم معنای مصدری دارد (بینایی و آگاهی) و هم معنای وصفی (شخص آگاه) و لذا بعضی آن را به معنای «حجت و دلیل و برهان»،که آگاهی بخش است تفسیر کرده اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم