گند زده

فرهنگ عمید

۱. بدبو شده، بوی بدگرفته.
۲. فاسد شده.

فرهنگ فارسی

آنچه که بدبو و فاسد گردیده : ... از کنار لاش. گند زده اش میگریزند ...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم