سارقه

لغت نامه دهخدا

( سارقة ) سارقة. [ رِ ق َ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث سارق. رجوع به سارق شود. || غُل. ( شرح قاموس ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

مونث سارق، زن دزد، سوارق جمع
مونث سارق زن دزد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال انبیا فال انبیا فال ارمنی فال ارمنی فال چای فال چای