گاو کار

لغت نامه دهخدا

گاو کار. [ وِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گاوی که زمین بدان شیار کنند. ( برهان ) ( آنندراج ). گاوورز. ورزه گاو. ( جهانگیری ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) :
بکاهد تن اسب و زور سوار
نماند هنر در تن گاو کار.بهرام زردشت ( از آنندراج ).رجوع به گاوشود.

فرهنگ فارسی

گاوی که زمین بدان شیار کنند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تک نیت فال تک نیت