کوفته سر

لغت نامه دهخدا

کوفته سر. [ ت َ / ت ِ س َ ] ( ص مرکب ) سرکوفته. که سر او کوبیده شده باشد تحقیر و مجازات و مکافات را،و یا استوار ساختن آن بر چیزی دیگر را :
زرین ترنج خیمه افلاک میخ وار
در خاک باد کوفته سر کز تو بازماند.خاقانی.

فرهنگ فارسی

سر کوفته . که سر وی کوبیده شده باشد. تحقیر و مجازات و مکافات را و یا استوار ساختن آن بر چیزی دیگر را.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم