لغت نامه دهخدا کلیدداری. [ ک ِ ] ( حامص مرکب ) شغل و عمل کلیددار. ( فرهنگ فارسی معین ):و کلیدداری ضریح مبارک نیز به او تعلق داشت. ( عالم آرا، از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلیددار شود.