کلید داری

لغت نامه دهخدا

کلیدداری. [ ک ِ ] ( حامص مرکب ) شغل و عمل کلیددار. ( فرهنگ فارسی معین ):و کلیدداری ضریح مبارک نیز به او تعلق داشت. ( عالم آرا، از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلیددار شود.

فرهنگ فارسی

شغل و عمل کلید دار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم