کبوتر گرفتن

لغت نامه دهخدا

کبوتر گرفتن. [ ک َ ت َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) کبوتر شکار کردن. کبوتر زدن. بدست آوردن کبوتر. در اختیار آوردن کبوتر :
باز اگر چند کبوتر گیرد
باز را هم به کبوتر گیرند.خاقانی.- به کبوتر گرفتن ؛ با کبوتر گرفتن. بوسیله کبوتر شکار کردن و بدام انداختن :
باز اگر چند کبوتر گیرد
باز را هم به کبوتر گیرند.خاقانی.

فرهنگ فارسی

کبوتر شکار کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم