کار دست بسته. [ رِ دَ ب َ ت َ / ت ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از کار نمایان که از دست دیگران به آسانی برنیاید . ( آنندراج ). کار مشکل که از دست دیگران به آسانی صورت نبندد. ( غیاث ، از چراغ هدایت و بهار عجم ) : نشد درست به هندوستان شکسته ما نماز بود درو کار دست بسته ما.محمد قلی سلیم ( ازآنندراج ).
فرهنگ فارسی
کنایه از کار نمایان که از دست دیگران باسانی بر نیاید