پیکار ساختن

لغت نامه دهخدا

پیکار ساختن. [ پ َ / پ ِ ت َ ] ( مص مرکب ) ترتیب جنگ دادن. رزم بنیاد کردن. حرب آغازیدن :
نشان ده که پیکار سازم بدوی
میان یلان سرفرازم بدوی.فردوسی.بکش هرکه پیکار سازد به ده
همه کهترانند یکسر، تو مه.فردوسی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ترتیب جنگ دادنرزم بنیاد کردن : نشان ده که پیکار سازم بدوی میان یالن سر فرازم بدوی . ( شا. لغ. )
ترتیب جنگ دادن رزم بنیاد کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال تک نیت فال تک نیت فال سنجش فال سنجش فال نخود فال نخود