پی سنج

لغت نامه دهخدا

پی سنج. [ پ َ / پ ِ س َ ] ( نف مرکب ) عصب سنج. || ( اِ مرکب ) چکش گونه ای که طبیبان دارند و بر فرود زانوی بیمار زنند و اندازه عصبانیت بیمار بدان دریابند.

فرهنگ فارسی

عصب سنج چکش گونه که طبیبان دارند و برفرود زانوی بیمار زنند و اندازه عصبانیت بیمار بدان دریابند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال کارت فال کارت فال سنجش فال سنجش فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی