پس انداز کردن

لغت نامه دهخدا

پس انداز کردن. [ پ َ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) یخنی نهادن. ذخیره کردن. اندوختن. پس دست نگاه داشتن. پستائی کردن. پس افکندن. اذّخار.

فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) (مص م . ) ذخیره کردن ، صرفه جویی کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ذخیره کردن صرفه جویی کردن .

ویکی واژه

risparmiare
ذخیره کردن، صرفه جویی کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال عشقی فال عشقی فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش