پاپی شدن

لغت نامه دهخدا

پاپی شدن. [ پ َ / پ ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) پاپی شدن امری را؛ اصرار ورزیدن در آن. دنبال کردن آن.

فرهنگ فارسی

( مصدر )۱- پاپی شدن در امری.اصرار ورزیدن ۲ - امریرا دنبال کردن تعقیب کردن . ۳ - پاپی شدن کسی را. ایراد گرفتن بر او اذیت کردن وی ایذا .
پاپی شدن امری را اصرار ورزیدن در آن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم