لغت نامه دهخدا وارسی کردن. [ رَ / رِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) رسیدگی کردن و بطور دقیق آگاهی حاصل کردن. ( از ناظم الاطباء ). تحقیق. تفتیش کردن. نیک تفتیش کردن. تجسس. تفحص کردن. پژوهش کردن. ( از یادداشتهای مؤلف ).
فرهنگ فارسی ( مصدر ) ۱ - سرکشی کردن تفتیش کردن . ۲ - ممیزی کردن .رسیدگی کردن و بطور دقیق آگاهی حاصل کردن .