همسر کردن

لغت نامه دهخدا

همسر کردن. [ هََ س َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) قرین ساختن. روبه رو کردن :
در پای توام به سرفشانی
همسر مکنم به سرگرانی.نظامی.

فرهنگ فارسی

قرین ساختن روبرو کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم