هم مالیدن

لغت نامه دهخدا

هم مالیدن. [ هََ دَ ] ( مص مرکب ) به هم مالیدن : رختها را هم مالید. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

بهم مالیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ورق فال ورق فال کارت فال کارت فال تماس فال تماس