نک و نال

لغت نامه دهخدا

نک و نال. [ ن ِ ک ُ / ن ِک ْ ک ُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول ، شکایت. گله. اظهار عدم رضایت. شکایتی نه روشن و واضح. ( یادداشت مؤلف ). ناله و زاری. نغنغ. شکوه و شکایت. اظهار درد زن حامله در موقع نزدیکی زایمان. ( فرهنگ فارسی معین ). از سنگینی باری یا دشواری کاری یا تحمل دردی یا نامطبوعی و ناپذیری امری به نرمی و ابهام نالیدن و شکوه کردن.
- نک و نال کردن ؛ لندلند و نغنغ کردن.

فرهنگ معین

(نِ کُ ) (اِمر. ) (عا. ) ۱ - ناله و زاری ، شکوه و شکایت . ۲ - اظهار درد زن حامله در موقع نزدیکی زایمان .

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - ناله و زاری نغ نغ شکوه و شکایت . ۲ - اظهار درد زن حامله در موقع نزدیکی زایمان .

ویکی واژه

(عا.)
ناله و زاری، شکوه و شکایت.
اظهار درد زن حامله در موقع نزدیکی زایمان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال عشقی فال عشقی فال آرزو فال آرزو فال نوستراداموس فال نوستراداموس