نو تخت

لغت نامه دهخدا

نوتخت. [ ن َ / نُو ت َ ] ( ص مرکب ) که تازه بر تخت نشسته است. شاه نو :
نوعروسان گرفته شمع به دست
شاه نوتخت شد عروس پرست.نظامی.

فرهنگ فارسی

که تازه بر تخت نشسته است ٠ شاه نو ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم