نزاع کردن

لغت نامه دهخدا

نزاع کردن. [ ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کشمکش کردن. منازعه کردن. ستیزیدن :
یکی جهود و مسلمان نزاع می کردند
چنانکه خنده گرفت از نزاع ایشانم.سعدی.

فرهنگ فارسی

کشمکش کردن منازعه کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم