ناسزاوار کار

لغت نامه دهخدا

ناسزاوارکار.[ س َ ] ( ص مرکب ) زشت کار. بدکار. ستمگر :
براندیش از کار پرویز شاه
از آن ناسزاوارکار تباه.فردوسی.

فرهنگ فارسی

زشت کار بد کار .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال رابطه فال رابطه فال ورق فال ورق