مرور کردن. [ م ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گذشتن. گذر کردن. عبور کردن. - عبور و مرور کردن ؛ رفت و آمد کردن. آمد و شد کردن. || به اجمال نظر افکندن به چیزی یا خواندن کتابی را.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- گذشتن عبور کردن . ۲- کتاب و رساله ای را سریعا مطالعه کردن.
دانشنامه آزاد فارسی
مرورکردن (browse) به وارسی یک پایگاه داده اییا فهرستی از فایل هایا جست جو در اینترنتاطلاق می شود که به منظور یافتن موضوعیا موردی خاص انجام می پذیرد. منظور از مرور یا جست جو، معمولاً مشاهده اطلاعات (و نه تغییر آن ها) است.