لغت نامه دهخدا
محسن آباد. [ م ُ س ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران با 135 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
محسن آباد. [ م ُ س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دهشال بخش آستانه شهرستان لاهیجان ، واقع در 20هزارگزی شمال باختری آستانه و 8هزارگزی دهشال با 384 تن سکنه. آب آن از نهر سفیدرود و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
محسن آباد. [ م ُ س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان رودبند بخش مرکزی شهرستان لاهیجان ، واقع در 38هزارگزی شمال خاوری لاهیجان و 26هزارگزی رودبند با 281 تن سکنه. آب آن از حشمت رود و استخر علی و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
محسن آباد. [م ُ س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک ، واقع در 13هزارگزی خاور فرمهین و13هزارگزی راه عمومی با 253 تن سکنه. آب آن از قنات و رودخانه و راه آن مالرو است و از طریق فرمهین اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
محسن آباد. [ م ُ س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سربند بالا بخش سربند شهرستان اراک ، واقع در 36هزارگزی جنوب باختری آستانه و 14هزارگزی راه قدیم بروجرد به اراک با 104 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
محسن آباد. [ م ُ س ِ ] ( اِخ ) ایو. دهی است از دهستان یخکش بخش بهشهر شهرستان ساری ، واقع در سی هزارگزی جنوب خاوری بهشهر. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
محسن آباد. [ م ُ س ِ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سراجو بخش شهرستان مراغه با 178 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
محسن آباد. [ م ُ س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور.با 181 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
محسن آباد. [ م ُ س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان زیرکوه بخش قاین شهرستان بیرجند خراسان. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
محسن آباد. [ م ُ س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند خراسان. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).