لت خورده

فرهنگ عمید

۱. سیلی خورده.
۲. لطمه خورده، صدمه دیده.

فرهنگ فارسی

۱- سیلی خورده تپانچه خورده . ۲- زبون شدن .۳- صدمه دیده : من بیچاره هستم که با این چشمهای لت خورده ام باید نخ و سوزن بزنم . ۴- ضرر رسیده زیان دیده .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم