قهوه ریز

لغت نامه دهخدا

قهوه ریز. [ ق َهَْ وَ / وِ ] ( اِ مرکب ) سماور کوچک که در آن قهوه پزند. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به قهوه شود.

فرهنگ عمید

ظرفی که از آن قهوۀ جوشیده در فنجان بریزند.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ظرفی که از آن به فنجان قهوه ریزند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم