قاضی ابوالفضل

لغت نامه دهخدا

قاضی ابوالفضل. [ اَبُل ْ ف َ ] ( اِخ ) محمدبن احمدبن عیسی بغدادی. وی نزدشیخ ابوحامد فقه آموخت و از گروه بسیاری حدیث شنید و در مصر مسکن گزید و هم در آنجا به افاده و تدریس واملاء حدیث پرداخت و در شعبان سال 441 هَ. ق. وفات کرد. ( حسن المحاضرة فی اخبار مصر و القاهرة ص 183 ).
قاضی ابوالفضل. [ اَ بُل ْ ف َ ] ( اِخ ) هبة اﷲبن محمدبن هبة اﷲ. فقیهی است عابد و زاهد که پس از وفات پدر به قضاء حلب و نواحی منصوب و به سال 562 هَ. ق. درگذشت.( معجم الادباء ج 16 ص 30 و 5 ) ( ریحانة الادب ج 6 ص 82 ).

دانشنامه آزاد فارسی

قاضی، ابوالفضل (سمنان ۱۳۱۰ـ ۱۳۷۸ش)
قاضی، ابوالفضل
حقوق دان، مترجم و محقق ایرانی. در رشتۀ حقوق از دانشگاه تهران مدرک کارشناسی گرفت. سپس برای ادامۀ تحصیل به خارج از کشور سفر کرد و در همان رشته از دانشگاه ژنو موفق به اخذ دانشنامۀ دکتری شد. وی در فرانسه گواهی نامۀ پایان کار مدرسۀ ملی اداری را نیز دریافت کرد. وی مشاغل علمی و فرهنگی متعددی را عهده دار بوده که از آن جمله است: معاونت دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، معاونت آموزشی دانشگاه شهید بهشتی. مدیریت گروه حقوق عمومی دانشگاه تهران؛ دوره ای کوتاه نیز وزیر علوم و آموزش عالی در ۱۳۵۷ بود. از ترجمه های اوست: اصول علم سیاست و جامعه شناسی سیاسی از تألیفات موریس دو ورژه؛ جامعه شناسی حقوق نوشتۀ هانری لوی بردل؛ شهروند و دولت تألیف رنه په لو. از تألیفات اوست: رمان حقوقی؛ در پیشگاه حقیقت؛ حقوق اساسی و نهادهای سیاسی که برندۀ جایزۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد (۱۳۷۰)؛ برای یک قانون اساسی بهتر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال احساس فال احساس فال انگلیسی فال انگلیسی فال تخمین زمان فال تخمین زمان