فوز کردن

لغت نامه دهخدا

فوز کردن. [ ک َ دَ ]( مص مرکب ) غلبه کردن. ( از صحاح الفرس ) :
به مرو شاهجان باشی تو آنگه
که اینجا لشکر سرما کند فوز.سوزنی.رجوع به فوز شود.

فرهنگ فارسی

غلبه کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال سنجش فال سنجش فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت