فغان برخاستن

لغت نامه دهخدا

فغان برخاستن. [ ف َ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) ناله و فریاد بلند شدن. فغان برآمدن :
بنشین که فغان از ما برخاست درایامت
بس فتنه که برخیزد هر جا که تو بنشینی.سعدی.

فرهنگ فارسی

ناله و فریاد بلند کردن فغان بر آمدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال فنجان فال فنجان فال نخود فال نخود فال مکعب فال مکعب