غار و غور

لغت نامه دهخدا

غار و غور. [ غارْ رُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) بمعنی هرج و مرج و آشوب و فتنه باشد. ( برهان ). || در تداول عمومی ، صداهایی که از امعا شنیده میشود. هیاهوئی که در موقع نزاع و مخاصمت می کنند: اینهمه غار و غور مکن ، یعنی سر و صدای بی حاصل از خود درمیاور.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - هرج و مرج آشوب فتنه . ۲ - صداهایی که از شکم شنیده شود ۳ - هیاهویی که در موقع نزاع کنند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم