عید روس

لغت نامه دهخدا

عیدروس. [ ع َ دَ ] ( اِخ ) ابوبکربن عبداﷲ شاذلی عیدروس ، از آل باعلوی. وی بسال 851 هَ. ق. در تریم ( حضرموت ) متولد شد و به سیاحت پرداخت و میوه قهوه را در یمن دید و آن را پسندید و پیروان خود را به مصرف آن تشویق کرد. و از آنگاه مصرف قهوه در یمن سپس در حجاز و شام و مصر بعد در تمام جهان متداول شد. عیدروس بسال 914 هَ. ق. در عدن درگذشت. او را کتابی است بنام الجزء اللطیف فی علم التحکیم الشریف. ( از الاعلام زرکلی از الکواکب السائرة و شذرات الذهب و نورالسافر ).
عیدروس. [ ع َ دَ ] ( اِخ ) جعفربن علی بن عبداﷲبن شیخ. رجوع به جعفر... شود.
عیدروس. [ ع َ دَ ] ( اِخ ) عبدالقادربن شیخ بن عبداﷲ عیدروس. رجوع به عبدالقادر... شود.
عیدروس. [ ع َ دَ ] ( اِخ ) علی بن عبداﷲبن شیخ عیدروس. رجوع به علی زین العابدین شود.
عیدروس. [ ع َ دَ ] ( اِخ ) علی بن عبدالقادربن سالم عیدروس علوی. رجوع به علی عیدروس شود.

فرهنگ فارسی

علی بن عبد القادر بن سالم عید روس علوی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال زندگی فال زندگی فال چوب فال چوب فال چای فال چای