عنبر ذقن

لغت نامه دهخدا

عنبرذقن. [ عَم ْ ب َ ذَ ق َ ] ( ص مرکب ) آنکه ذقن وی بوی عنبر دهد :
شکرشکن است یا سخن گوی من است
عنبرذقن است یا سمن بوی من است.ابوالطیب مصعبی.

فرهنگ فارسی

آنکه ذقن وی بوی عنبر دهد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال سنجش فال سنجش فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان