عمر جمل

لغت نامه دهخدا

عمر جمل. [ ع ُ م َرِ ج َ م َ ] ( اِخ ) ابن احمدبن عبداﷲ جمل. صوفی بود. او راست : التحفة البهیة الحسناء فی شرح اسماء ربنا الحسنی که در سال 1198 هَ.ق. از تألیف آن فراغت یافت. ( از معجم المؤلفین از فهرس الازهریة ج 6 ص 341 ).

فرهنگ فارسی

ابن احمد بن عبدالله جمل صوفی بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ