عقیق اگین

لغت نامه دهخدا

( عقیق آگین ) عقیق آگین. [ ع َ ] ( ص مرکب ) عقیق نشان. آکنده از عقیق :
تا بدان وقتی که همچون گوی سیمین گشت سیب
نار همچون حقه گرد عقیق آگین شود.فرخی.

فرهنگ فارسی

( عقیق آگین ) عقیق نشان آکنده از عقیق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم