صواب کردن

لغت نامه دهخدا

صواب کردن. [ ص َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درست کار کردن. صحیح کار کردن.کار نیک کردن. مقابل خطا کردن. رجوع به صواب شود.

فرهنگ فارسی

درست کار کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم