صحت یافتن

لغت نامه دهخدا

صحت یافتن. [ ص ِح ْ ح َ ت َ ] ( مص مرکب ) شفا یافتن. تندرست شدن. بی آهو گشتن :
زآنکه صحت یافت از پرهیز رست
طالب مسکین میان تب درست.مولوی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) شفا یافتن تندرست شدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم