شادان کردن

لغت نامه دهخدا

شادان کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) شاد کردن. اجذال :
شادان جز او را که کند از جانور سیم و زرش
بیطاعتی میراث داد این را ز ملک ظاهرش.ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

شاد کردن اجذال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تخمین زمان فال تخمین زمان