سکه کاری

لغت نامه دهخدا

سکه کاری. [ س ِک ْ ک َ / ک ِ ] ( حامص مرکب ) کار سکه کردن. عمل سکه زدن : به دستور مقرر در اشرفی و عباسی سکه کاری نمایند. ( تذکرة الملوک ص 33 ).

فرهنگ فارسی

کار سکه کردن عمل سکه زدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال مکعب فال مکعب فال تماس فال تماس