سرخوش بودن

لغت نامه دهخدا

سرخوش بودن. [ س َ خوَش ْ / خُش ْ دَ ] ( مص مرکب ) سرمست و خوشحال بودن :
یکی را که سرخوش بود با یکی
نیازارد از وی بهر اندکی.سعدی.صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد.حافظ.

فرهنگ فارسی

سرمست و خوشحال بودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم