سخن ارا

لغت نامه دهخدا

( سخن آرا ) سخن آرا. [ س ُ خ َ ] ( نف مرکب ) سخن آرای. شاعر. گوینده. و برمنشی و خطیب نیز اطلاق کنند. ( آنندراج ) :
بمدح مجلس میمون تو مزین باد
جریده سخن آرای پیر سوزنگر.سوزنی.بصدر خود سخن آرای را مقدم دار
شنو ز لفظ حکیمان تحیت و تسلیم.سوزنی.مر سخن آرای را به ز ثنای تو نیست
آنچه درآید بگوش وآنچه برآید ز کام.سوزنی.

فرهنگ عمید

( سخن آرا ) ۱. کسی که خوب چیز بنویسد.
۲. آن که خوب سخن بگوید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال جذب فال جذب فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ