زیور کردن

لغت نامه دهخدا

زیور کردن. [ زی وَ ک َدَ ] ( مص مرکب ) آرایش کردن. زینت دادن :
زین چنین پر زر و گوهر مدحت ای حجت رواست
گر توجان دوربین خویش را زیور کنی.ناصرخسرو.رجوع به زیور و ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

آرایش کردن زینت دادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت فال عشقی فال عشقی استخاره کن استخاره کن