زور بردن

لغت نامه دهخدا

زور بردن. [ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول ، صعب بودن. مشکل بودن : این کار زور می برد که مطابق میل او شود. ( از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

در تداول صعب بودن مشکل بودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان استخاره کن استخاره کن فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ